مطالعهای در پژوهشکده “بررسی کسب و کار هاروارد” نشان میدهد که سرخوشی اولیه ای که بواسطه ی داشتن وظایف دنیوی کمتر به افراد دست می داد به زودی جای خود را به ترس خواهد داد آنهم بدلیل احتمال از دست دادن شغل!
بر اساس مطالعه ای که در The Harvard Business Review منتشر شده است، مدت کوتاهی پس از خودکارسازی وظایف معمول توسط هوش مصنوعی، کارکنان از غم و اندوه عمیق و انزوا رنج می برند.
در این مطالعه آمده است: «تعامل با هوش مصنوعی آنها را کارآمدتر کرد و آنها را قادر به انجام کارهای بسیار بیشتر کرد، اما در عین حال باعث شد که آنها احساس تنهایی کنند! که منجر به متوسل شدن بیشتر کارکنان به الکل و ابتلا به بی خوابی شد.» “نشانه های گویا و نگران کننده ناخوشی و بیماری اجتماعی بودند که تحقیقات نشان می دهد تاثیرات منفی بر کیفیت زندگی، خلق و خو، عملکرد شناختی، رفتار و سلامت کلی دارد.”
نتیجه این تحقیق این است که CIOها باید بر تمرکز خود بر روی کاربران حوزه فناوری تأکید کنند و به آنها احساس ارزشمندی و اهمیت دهند. این می تواند به معنای بازبینی نحوه عملکرد نیروی کار باشد، از جمله احتمالاً آموزش مجدد بسیاری از آنها.
بسیاری از سازمانها مهمترین دارایی خود را از دست دادهاند، یعنی افرادی که مشاغلشان به وظایفی تقسیم میشود که به طور فزایندهای خودکار و اتومات میشود. از دیدگاه انسان محور، این ممکن است یک روند نگران کننده باشد، زیرا تمرکز اولیه بر فناوری ممکن است هزینه های ناخواسته انسانی مانند کاهش رضایت شغلی، انگیزه و رفاه ذهنی را به همراه داشته باشد. اگر میخواهید پروژههای پذیرش هوش مصنوعی را موفق و قابل دوام کنید، ابتدا باید روی انسانها و در مرحله بعد هوش مصنوعی تمرکز کنید.»
این مطالعه اشاره کرد که به میزان محدودی، این واکنش به هوش مصنوعی به دلیل تمرکز شرکت در سالهای اخیر بر رفاه کارگران، «تعجبآور» است.
سازمانهای مدرن به طور فزایندهای نسبت به رفاه جسمی و روانی کارکنان خود حساس هستند و تلاش زیادی برای ارتقای فراگیر و ارتباط اجتماعی میکنند. این یک تجارت خوب است: تحقیقات نشان می دهد که وقتی افراد در محل کار احساس ارتباط قوی با دیگران دارند، منافع سازمان را برای منافع خود مهم می دانند. “در واقع، چنین مطالعاتی به طور مداوم نشان می دهد که کارکنانی که از نظر اجتماعی در محل کار احساس ارتباط و رضایت عاطفی می کنند، درگیر، سازنده و متعهدتر به سازمان خود هستند. آنها بیشتر با هم همکاری می کنند، نوآوری می کنند و در نقش خود فراتر می روند. در مقابل، کارمندانی که احساس انزوا و قطع ارتباط میکنند، بیشتر مستعد فرسودگی شغلی، غیبت و جابجایی هستند.»
کار با هوش مصنوعی منجر به انزوای اجتماعی می شود
این مطالعه به عوامل مختلفی مربوط به استقرار هوش مصنوعی اشاره کرد که باعث برخی از این مشکلات روحی کارکنان، از جمله کاهش تعاملات همکار شد. هر چه کارمندان بیشتر با هوش مصنوعی همکاری میکردند – زیرا به انجام وظایف بیشتر از همیشه کمک میکرد – از لحاظ اجتماعی بیشتر احساس محرومیت میکردند زیرا کار تمام روزشان را فرا میگرفت. این وضعیت عدم ارتباط با انسان در طول روز کاری، میل شدید انسان را برای ارتباط با دیگران در محل کار بیدار کرد. بنابراین، در حالی که تعامل آنها با هوش مصنوعی باعث میشود کارمندان از نظر اجتماعی کمتر با همکاران خود ارتباط برقرار کنند، این وضعیت باعث شد تا برای برقراری ارتباط مجدد اقدام کنند. با این حال، علیرغم این اقدامات، این کارکنان همچنان احساس انزوا و سرخوردگی اجتماعی داشتند.»
این مطالعه پیشنهاد میکند که شرکتها بر رفاه کارکنان نظارت کنند، جریانهای کاری را دوباره طراحی و بر تاکتیکهایی تأکید کنند که از هوش مصنوعی برای کمک به تمرکز کارکنان بر روی وظایف استراتژیکتر استفاده میکنند.