از ماشینهای خودران گرفته تا یک مسواک که به شما بهترین راه برای مسواک زدن دندانهایتان را میگوید و یک نرمافزار تشخیص صدا که گوشی شما را باز میکند؛ ما اکنون در دنیایی هستیم که نمیتوانیم به این موضوع فکر نکنیم که در یک فیلم علمی تخیلی زندگی می کنیم.
بسیاری از فناوری هایی که در حال حاضر وجود دارند، در گذشته تنها از طریق تخیل و نمایش در داستانهای علمی تخیلی در دسترس بودند. اگر در کارتون ” جتسونها ” رزی را داشتند، ما اکنون ربات ” ماهرو زد “را داریم که به ما کمک میکند تا کارهای خانه مان را انجام دهیم. ما همچنین در جهان واقعی، معادل گیدون از سریال فلش را به نام برنامه های سیری، الکسا و کورتانا داریم.
افرادی که با خواندن و دیدن این داستانهای علمی بزرگ شدند هرگز فکر نمیکردند که یک کنفرانس ویدیویی از طریق دستگاههای تلفن همراه، یک ربات جاروکش در خانه آن ها، صحبت با کامپیوتر یا دریافت پاسخ از یک کامپیوتر را تجربه کنند.
اغلب اوقات، ما حتی لازم است خودمان را نیشگون بگیریم و به خود یادآوری کنیم که همه این ها تنها به این دلیل امکان پذیر هستند که ماشین ها باهوشتر شدهاند.
پیش زمینه ی داستانی
هر داستان خوب یک پیش زمینه ی داستانی دارد و برای هوش مصنوعی، پیش زمینه داستانی در ذهن فوقالعاده ریاضیدان، آلن تورینگ و دیگر اعضای باشگاه نسبت ( Ratio Club ) قرار داشت.
در اتاق زیرزمینی بیمارستان ملی بیماریهای عصبی، اعضای جوان و احساساتی باشگاه که از روانشناسان، دانشمندان، ریاضیدانان و مهندسان تشکیل بودند، برای وعده غذایی ملاقاتی ترتیب داده بودند و درباره مفاهیم و تجربیات مربوط به سایبرنتیک بحث و گفتگو کردند.
تورینگ یکی از اولین افرادی بود که قابلیت تفکر ماشین همچون انسانها را مورد سوال قرار داد و باشگاه نسبیت برای او محل مناسبی برای بیان و بحث در مورد علاقه خود به یکپارچهسازی خصوصیات یک مغز انسان به یک دستگاه شد.
اما برای اثبات این که ماشینها میتوانند فکر کنند، تورینگ به دادههای تجربی نیاز داشت، بنابراین آزمایشها مختلفی را انجام داد و در بین آزمایشهای متعدد خود، آنچه که امروزه به عنوان آزمون تورینگ شناخته میشود را توسعه داد، آزمایشی که میتواند تشخیص دهد یک ماشین چقدر شبیه انسان است.
تورینگ از زمان خودش جلوتر بود. مفهوم “هوش مصنوعی” هنوز مطرح نشده است. تنها در سال ۱۹۵۶، دو سال پس از مرگ نا بهنگام تورینگ، جان مکارتی که به عنوان پدر هوش مصنوعی شناخته میشود، واژه هوش مصنوعی را ابداع کرد.
طرح جدی میشود
مککارتی، مینسکی و دیگر دانشمندان مشهور علوم کامپیوتر، برنامههای رایانهای هوش مصنوعی بسیاری را در قرن بیستم پیگیری و توسعه دادند. با این حال، در طول این سالها، هوش مصنوعی کمتر از آنچه انتظار می رفت را ارائه داد و منجر شد که اکثر مردم فکر کنند هوش مصنوعی بسیار دور از عقل و بلند پروازانه است.
چیزی که مباحثات هوش مصنوعی را هدایت کرد و توجه عموم مردم را به خود جلب کرد داستان علمی تخیلی بود. به لطف مقدار زیادی کتاب و سریال درباره هوش مصنوعی، مردم در مورد نحوه ادغام هوش مصنوعی در دنیای واقعی صحبت میکردند.
در میان بسیاری از آثار تخیلی، “I Robot” نوشته ی آیزاک آزیموو، که در سال ۱۹۵۰ منتشر شد، یکی از معروفترین و پذیرفته ترین کار هاست. آزیموو با کارهای ادبی خود پیشبینی و تصور کرد که اگر رباتها و ماشینهای هوشمند با انسانها همزیستی کنند، جهان چگونه خواهد بود.
آزیموو همچنین سه قانون رباتیک را معرفی کرد و با کارش، آزیموو بر بسیاری از محققان در زمینه رباتیک و سایبرنتیک تاثیر گذاشت و الهام بخش آن ها شد.
نقطهی عطف
هوش مصنوعی از اوایل دهه ۱۹۴۰ وجود داشته، اما تنها در دو دهه گذشته محبوبیت پیدا کرده است. در اوایل دهه ۱۹۹۰، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین حتی کلمات مورد استفاده در صنعت نیز نبودند و اگر از مردم در مورد آن ها سوال کنید، اغلب آنها میپرسند آیا واقعا تجربه هوش مصنوعی ممکن است یا خیر.
اما آنچه واقعا باعث شکوفایی هوش مصنوعی شد، توسعه فناوری مدرن بود. در دهه ۱۹۹۰، قابلیت های کامپیوتر محدود بود، تنها فضای ذخیره و دادههای کمی داشت. وقتی کامپیوترها سریعتر و باهوشتر شدند و قادر به حمل مقادیر عظیمی از دادهها بودند، پیشرفتهایی در هوش مصنوعی رخ داد.
وقتی Siri بیرون آمد و وقتی ماشینها شروع به شکست شطرنج بازان جهان در شطرنج و Go کردند، همه به تعجب افتادند. سپس، مردم از این حقیقت هیجانزده شدند که ماشینها هوشمندتر میشوند و بیشتر مثل ما فکر میکنند. همانطور که مشکلات گذشته مانند ذخیره و داده محدود پاسخ داده شدند، نوآوریهای هوش مصنوعی یکی پس از دیگری ظاهر شدند. و بعد از آن، ما توسط اخبار مربوط به هوش مصنوعی و محصولات هوش مصنوعی بمباران شدیم.
پیچش داستانی
حدود ۶۰ سال طول کشید تا هوش مصنوعی به طور گسترده شناخته شود و محبوبیت پیدا کند. چیزهایی که در گذشته فقط داستانهای علمیتخیلی بودند بیش از حد واقعی شدهاند. اکنون مردم میتوانند کامپیوترها را در جیب خود حمل کنند و هر ماشین در حال باهوش تر شدن است.
از تلویزیونها تا یخچالها، حالا میتوانید از وسائل الکتریکی خود سوال کنید که کدام فیلم خوب است یا دستور پخت غذای جوجه شما چیست و شما میتوانید انتظار پاسخ از آنها را داشته باشید.
اما با پیشرفت هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، یک داستان علمیتخیلی جدید ساخته شدهاست. اگر مردم گذشته می پرسیدند که آیا ماشینها میتوانند مثل ما فکر کنند، حالا، ما سوال متفاوتی میپرسیم. سوالاتی مثل این که ماشینها چقدر بیشتر میتوانند با هوشتر شوند؟ یا اینکه آیا ماشینها به طور شهودی و خود خودآگاه مانند “آوا” در فیلم “Ex Machina” تبدیل خواهند شد، یا این چیزی مانند Samaritan خواهند شد که به هر حرکت ما نگاه میکند و تصمیمات ما را پیشبینی میکند؟
بسیاری از ما آینده را با اربابان ربات و ماشینهایی تصور میکنیم که به اندازه کافی باهوش هستند تا خودشان را تکثیر کنند و برای تسلط بر کل جهان برنامهریزی کنند. اما آیا این میتواند یک داستان علمیتخیلی باقی بماند و یا در آینده واقعیت داشته باشد؟ ما نمیدانیم یا حداقل، الان نمیدانیم.
نتیجه اخلاقی داستان
آیزاک آزیموو: ” غمانگیزترین جنبه زندگی در حال حاضر این است که علم، دانش را سریعتر از اینکه جامعه آگاهی را فراهم کند، بدست میآورد.”
ماشینها، هوش مصنوعی و تکنولوژی رشد میکنند و به صورت نمایی توسعه مییابند. اما انسانها در یک الگوی خطی تکامل مییابند. دستگاههای هوش مصنوعی میتوانند در حال حاضر تومورهای سرطانی را تشخیص دهند که پزشکان و متخصصان سالها در دستیابی به این علم، گذرانده اند. پس شما ممکن است فکر کنید که آیا هوش مصنوعی جایگزین انسانها خواهد شد؟ خب، مانند همه داستانهای علمی تخیلی، بستگی به نقطه نظر شخصی دارد که شما از آن نگاه میکنید.
بیشتر هوش مصنوعی هایی که امروزه آن ها را می شناسیم، به عنوان یک ایده مضحک شروع شده اند که در داستانهای علمیتخیلی به تصویر کشیده شدهاست. مانند اینکه چطور مشاور Geordi La در فیلم Star Trek، راه را به دنیای معادل “واقعی” اش هموار کرده، در نهایت به نابینای از نظر قانونی دید بخشیده است.
این فقط ثابت میکند که خلاقیت ما را وادار به خلق، نوآوری و اختراع بیشتر میکند. داستانهایی در مورد ماشینهای هوشمند در گذشته، به آرامی کاربردهای واقعی در حال حاضر پیدا می کنند و این چیزی است که باید از آن سپاسگزار باشیم چون در نهایت، انسان در مقابل ماشینها نیست. اگر ما قوانین آزیموو در رباتیک را دنبال کنیم، آن انسانها و ماشینها در مقابل مشکلات دنیای واقعی ایستادگی خواهند کرد.
بیشتر بخوانید :
- هوش مصنوعی مولد تهدیدات جدیدی برای امنیت سایبری ایجاد می کند
- فناوری تشخیص پلاک خودرو چگونه جامعه را هوشمندتر می کند
- گوگل ساختار سازمانی خود را جهت تمرکز بر هوش مصنوعی اصلاح می کند
- پلاک خوان های شهر گرینزبوروی آمریکا فعلاً قرار نیست افزایش پیدا کنند
- فرماندار اوکلند از پلاک خوان ها حمایت می کند اما مخالفان در اثربخشی آن تردید دارند